۱۳۸۶ تیر ۶, چهارشنبه

به نام خدا
تاریخ:
......................
با عرض سلام
احتراما اينجانب عالم مددزاده همسر آقاي صالح كهندل ( فرزند مراد ) به استحضار مي رسانم كه در تاريخ 15/12/85 در ساعت 10 صبح چند مامور وزارت اطلاعات در حالي كه شيشه در ورودي آپارتمان را شكسته بودند وارد خانه شدند . ماموران همسرم را همراه خود به منزل برده ودر حالي كه دختر 9 ساله ام در منزل تنها بود و از ديدن آنها ترسيده بود و گريه مي كرد همين كه وارد منزل شده بودند به گشتن خانه پرداختند . نمي دانم دنبال چه بودند بعد از يك ساعت همسرم را بدون هيچ جرمي بردند و حتي منتظر نمانده بودند كه من برگردم و پيش دخترم باشم .

من بعد از چند روز دوندگي به دادگاه انقلاب فهميدم كه همسرم را به بند انفرادي 209 زندان اوين بردند من بعدا موفق شدم يك ملاقات نيم ساعته بگيرم تا ببينم به چه اتهامي همسرم دستگير شده وقتي همسرم را ديدم او گفت به من اتهاتی زدند در حالي كه من هيچ جرمی مرتکب نشده ام . حرف آخر بازجوها اين بود كه ما مي خواهيم تو و خانواده ات را اذيت كنيم . الان كه نزدیک سه ماه از آن روز مي گذرد پرونده همسرم را بدون هيچ جرمی به شعبه 15 دادگاه انقلاب ارجاع دادند و در آنجا رئيس شعبه آقاي صلواتي به من گفتند كه موعد دادگاه در ماه شهريور يا ماههاي بعد از آن است و بايد منتظر بمانيد تا نوبت به پرونده شما برسد من هم گفتم که يك زنداني که هيچ جرمی مرتکب نشده بايد اين همه مدت در زندان بماند كه متاسفانه هيچ جوابي به من ندادند .

همسر اينجانب شغلش مسافركشي بود و با هزار مصيبت مخارج زندگي را تامين مي كرد و حالا من ماندم با دو بچه صغيرم كه هيچ نان آوري ندارم بعدادر یک ملاقات کوتاه فهميدم همسرم در زندان دچار بيماريهاي پوستي و قلبي و گوارشي شده است حالا شما بفرمائيد من با اين وضع چه كار كنم .
من درخواست دارم که به تقاضاهاي اينجانب كه درزير آمده است رسيدگي شود :
1- تقاضاي فك قرار و تبديل به قرار مناسب
2- با توجه به اينكه هيچ دليلي براي اتهاماتي كه زدند ندارند تقاضاي آزادي همسرم را دارم .
3- تقاضاي پذيرفتن وكيل و رعايت حق دفاع .
4- تقاضاي استرداد اموال توقيف شده را دارم .
5- با توجه به شرايط سخت زندان از شما تقاضا داشتم كه همسرم براي معالجه بيماريهايش در بيمارستان با امکانات کافی بستري و معالجه شود .

رونوشت:
از طرف همسروفرزندان
زهرا و پریا کهندل